بیچاره دستی که گدای مجتبی نیست
یا آن سری که خاک پای مجتبی نیست
بر گریه ی زهرا قسم مدیون زهراست
چشمی که گریان عزای مجتبی نیست
وقتی سکوتش این همه محشر بپا کرد
دیگر نیازی به صدای مجتبی نیست
در کربلا هر چند با دقت بگردی
چیزی به جز عشق و صفای مجتبی نیست
کرب و بلا با آن همه داغ و مصیبت
هم پایه ی درد و بلای مجتبی نیست
طوری تمام هستیش وقف حسین شد
انگار قاسم هم برای مجتبی نیست
او جای خود دارد در این دنیا مجال
رزم آوری بچه های مجتبی نیست
یا اهل العالم ما گدای مجتبائیم
ما خاک پای خاک پای مجتبائیم
آیا شده بال و پرت افتاده باشد ؟
در گوشه ای از بسترت افتاده باشد ؟
آیا شده مرد جمل باشی و اما
مانند برگی پیکرت افتاده باشد ؟
آیا شده در لحظه های آخرینت
چشمت به چشم خواهرت افتاده باشد ؟
من شک ندارم که عروس فاطمه نیست
وقتی به جان همسرت افتاده باشد
آیا شده سجاده ات هنگام غارت
دست سپاه و لشگرت افتاده باشد ؟
مظلوم و تنها و غریب عالمین است
گریه کن غمهای این بی کس حسین است
.
.
./ کی میشه شیعه برات حــــــرم بسازه ؟! ...
./ وقتی سکوتت این همه محشر به پا کرد ... حرف بزن پسر ِ فاطمه ... در کوچه چه شد ؟!..
./ دوسال پیش در چنین شبی وقتی در مسجد ارک حرف از میلاد گذشت و رفتیم کربلا ... قربان غریبی ات .. اصلا هیچ کجا نمیگذاری حرفی ازت به میان بیاید وقتی ح س ی ن هست ... حاج منصور حرف ِ خوبی زد ... گفت اصلا امام حسنی ها غریب ترند ... آقا ما غریبیم در این دنیا ... مارا به قرب خود فرا نمیخوانی ... ؟!...
آقام تو مدینه ست ولی حرم نداره
حسن آقام حسن حسن جان
دلم تو روضه هات می شکنه مثله شیشه
ولی روز ی مثل روز حسین نمیشه
حسین آقام حسین حسین جان
عجب دردی ست بین این دو برادر
یادش بخیر جلو ضریح ابا عبدالله همه ی این شعرو با چه سوزی می خوندیم.
اللهم الرزقنا....
لبیک یا مولا