« ...خوش آن دَمــ ـی
که من باشم و حـــرم باشد
و آقایی مهربـــان ... »
مسجد گوهرشاد – اسفند ماه 1390
خوشبختی یعنی اینکه سحر یکی از روزهای آخر ماه مبارک به رفیقت اس ام اس بزنی که : "چقد دلم مشهد میخواد..." و وقتی چند ساعت بعد که از خواب بیدار میشی حرف مشهد رفتن شود و بلیط هایی که به یقین میرساندت که مسافری به دیارش ...
خوشبختی یعنی اینکه عید ِ فطر را در کنار امام الرئوف باشی ...
و خوشبخت یعنی من که دوباره زائرت می شوم ...
+ بال پریدنی اگر بود انشالله نائب الزیارة هستم به شرط لیاقت/ طلب حلالیت و التماس دعا...
+ امام رضا (علیه السلام) :امام مونسی دلسوز ، پدری مهربان وبرادری همدل است ...
گفـتـم غـزل بگویم و شاعر شَوَم تو را
شـاید خـدا بـخواهد و زائـر شوم تو را
شـایـد خـدا بـخواهد و در بیتی از غزل
مـقصد شوی مرا و مسافر شوم تو را
این سان که خاک را به هوایت دویدهام
کم مانده است، خاک معابر شوم تو را
قسمت نبود ضامـن آهـو شــوی مـرا
دریـا شـدی کـه مرغ مهاجر شوم تو را
هـر شب دخیل پنجره پولاد میشوم
شـاید خـدا بخواهد و شاعر شوم تو را