- خط ِ تیره -

آپلود عکس

 

 

با قطرات اشکت وضویی ساز و همراه من شو

بیا بر بلندی ای برویم

میخواهم کربلا را بیابم

این مواقع قبله نما و جهت های شرق و غرب کمکی بهمان نمیکند

باید عشق نما همراهمان باشد

باید به سمتی به ایستیم که از آن سو بوی سیب سرخ به مشام می رسد

صدای قلبت را می شنوی ؟؟

کنون که ضربان قلبمان شدت گرفته است

شک نکن که رو به قبله عشق ایستاده ایم

به حریم امن آن ملجاء و پناه عاشقان که خوانده نشده ام

مثل همیشه می سوزم و میسازم و از دور سلام میکنم

 

«« السلام علیک یا ابا عبدالله »»

 

 

 

به یقین بدان که پاسخ شنیده ایم

نه .... صبر کن !!

این بار نیز ما واجب را انجام داده و گفته ایم :

السلام علیکم و رحمة الله

می بینی دوباره ارباب پیش قدم شده است

همیشه سبقت سلام از خوبان است ...

 

******

پی نوشت : ذکر ما کرده که ما ذکر مدامش داریم ....

من نوشت : بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا

دلنوشت : کاش روزی فرا رسد که به جرم جنون عشق ما را به کربلای تو تبعید کنند  

خدا نوشت : اللهم ارزقنا کربلا بحق شهدا

عشق نوشت :

دلبر اینجاست و ما در طلبش حیرانیم                           او تبسم زده بر ما که همه گریانیم

برای ارباب :

هیچ میدانی بر دلم جا کرده ای                               عرش حق ، شش گوشه برپا کرده ای

السلام علی ح س ی ن

 

 

 

| ز. عین |

حاشیه بر متن  (۲۲)

سلام
وبلاگ خوبی دارید,
یکی از مسائلی که در امتیاز دهی الکسا و بالا بردن پیج رنک گوگل به وبلاگها و سایتها خیلی موثر هست, سالم بودن لینکها و لینکهای عکسهای آپلود شده شما میباشد, "آپلود سنتر ست فا"این امکان را برای شما دوست عزیز و همه وبلاگ نویسان فراهم آورده تا عکسهای خود را بصورت دائمی, رایگان, مطمئن و سریع در مکانی کاملا امن بصورت خصوصی و عمومی آپلود کنید.
یه امید دیدار شما در www.setfa.net
خدا نگهدار.
بسم هو
چقدر دلم تنگ است ....هنگامی که در میان هیاهوی هجو گانه عالمیان میان دو گنبد طلایی...چشمانم سوسو مس زنند و نمیدانند کدامین راه را نخست بپیماید...انجا که یک پایم به سمت قتلگاه میرود و پای دیگرم به سمت تل زینبیه....
اجرتان کربلا باد
من نوشت : بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا...


خدا.... :((
سلام
وب زیبایی دارین با قالب زیبا ،خواستین قالب های سایت شیعه تم هم ببینید قالب های قشنگی داره:این مطالب همش نوشته های خودتون هستن؟ اگه این طور هستش واقعا زیبا است بسیار خوب قلم میزنید
در ضمن اگه مایل به تبادل لینک هستین من رو با نام"شاید جنگ خاتمه یافته باشد اما ..."لینک کنید و اطلاع بدین شما رو با چه نامی لینک کنم
سلام/
عالی عالی عالی عالی عالی عالی
با هر سلام صبح به آقای بی کفن
انگار روبروی حرم ایستاده ایم....
یعنی میشه ما هم بریم....؟
۱۸ اسفند ۸۹ ، ۱۴:۵۸ مریم آسمان
سلام
خدایی قلم زیبایی داری .. حیف که دیر شروع کردی به نوشتن اما بازم عالیه ... ادامه بدیااااااااااااااااااا
۱۹ اسفند ۸۹ ، ۰۹:۰۱ مریم آسمانی
اللهم عجل لولیک الفرج
اللهم ارزقنا توفیق الشهادت فی سبیلک ...
التماس دعـــــــــــا
.........
ممنون عزیزم که بهم سر زدی ... راستی اجازه میدی این متن اهل دردم رو کپی کنم در وبلاگم ؟
خیلیییییییییییییییییییییییییییی خیلیییییییییییییییییی ... قشنگه
۱۹ اسفند ۸۹ ، ۱۰:۰۶ تبعید شده ب زمین
من حاجت چندین و چند ساله ام را
آنقدر می گریم به پایت تا بگیرم
باید همین امشب بگیرم حاجتم را
شاید نبودم یا نشد فردا بگیرم
من کربلا می خواهم از دست تو آقا
آنقدر می گریم که تا امضاء بگیرم

به استقبال می‌آییمت آری دشت پشت دشت
چه باک از راه ناهموار و از یاران ناهمراه

به استهلال می‌آییمت ای عید از محرم‌ها
به روی بام‌ها هر شام با آیینه و با آه...
یا رضا رضایم کن

کبوتر را چه به پرواز
تادانه اش مهیا است و دامش گسترده
و صیادش از پدر مهربان تر
صیادی که آسمان را قفس می کند
کرامت را دانه وشفاعت را دام
اینجا زمینش بهتر از آسمان است
و پنجره ای دارد که فقط رو به کربلا باز خواهد شد
پنجره ای به نام فولاد و از جنس رحمت
یا رضا کبوترانت هوای کربلا را دارند و بالشان دخیل پنجره فولاد است و کرامت با توست.....

پنجره فولاد رضا برات کربلا می ده...
دیدم همه چی نوشت داری جز زهرا نوشت

تو ندیده و بارانی و من ..
من
من ...
به امید آنروز
که دیدگانت توان بروز لرزش دستان و تلاطم قلبت را داشته باشد ...
| ز- عین |
زهرا نوشت مال وقتی که لایق دونسته بشم برای سفر عشق نه الان ...
شش روز بعد، همهمه پایان گرفته بود
در خاک، حسّ شعله وری جان گرفته بود
باغ و بهار، آب روان، سایه ی بهشت...
اما هنوز هم دل انسان گرفته بود
آدم گناه داشت که بیرون شد از بهشت
عشق تو بود؛ حالت عصیان گرفته بود
پرسید نام کیست خدایا؟... که اینچنین...
این سرزمین کجاست؟... وَ باران گرفته بود
باران گرفته بود و سواری که غرق اشک
چیزی شبیه مشک به دندان گرفته بود
رعدی و بعد... وَ جُمِعَ الشّمسُ و القَمَر
کشتی شکسته بود... وَ توفان گرفته بود...
دارم به عهد روز ازل فکر می کنم
انسان چه این "بلَی" را آسان گرفته بود
حالا رسیده بود به گودال قتلگاه
خورشید، زیر پای سواران گرفته بود
بار جهان به روی زمین مانده بود و عشق
از کودکان قافله پیمان گرفته بود
خون موج می زد از دل گودال و ساربان
در مشت خود، نگین سلیمان گرفته بود
آهی کشید آدم، در روضة الحسین
عالم شمیم روضه ی رضوان گرفته بود
....
چه دلبری! به همه آنقدَر نظر داری
که هر که آمده گفته فقط برای منی!
به چشم روشنی من شمیمی ازحرمت
بیاور از کرمت ای که پاره پیرهنی
مرا به کرببلا می بری یقین دارم
دل مرا تو ـ به فرقت قسم ـ نمی شکنی
۲۰ اسفند ۸۹ ، ۱۱:۴۱ جنجال یک سکوت
ماشالا ماشالا چه قلمی داری ها...
احسنت...زیبا بود
سلام
.
.
.
.
.

بنده همونم که تو کلوبم ! گشتی زدم در درختان بلند افکارت و ... بالاخره هر دو طرف مصر هستند برای لینک کردن ! لذا گفتم محضرتون برسیم !
.
.
.
.
.

به روزم
۲۱ اسفند ۸۹ ، ۲۰:۲۵ میناگر عشق(فلق)
راستی این روزا خیلی کم چراغ مسنجرت روشنه ها! کوشی؟ از آف های عالیتم خبری نیست
دلمان تنگ شده
۲۱ اسفند ۸۹ ، ۲۰:۲۵ میناگر عشق(فلق)
سلام زهــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرا.
بازم ماشالله،ماشالله،عالی نوشتی.
دعا میکنم قلمت از این بهترین بودن بهترینی تر بشه خانم.
خیلی به دلم نشست.
منم آپم وم منتظر یک عالمه حضور
فقط خیلی دعام کن.
| ز- عین |
فقط محتاجم به دعا // به یادتم همیشه دعاگو هستم
۲۱ اسفند ۸۹ ، ۲۳:۵۷ میناگر عشق(فلق)
سلام علیکم زهرا جونم.
زهرا من پستت و ادیت کردم چون اسمم و نوشتی.
نه اون کتاب و نخوندم،اما حتما میگیرم و میخونمش.
مرسی که بهم معرفیش کردی.
ممنونم عزیزم شما به قلم ما لطف داری.
شما که خودت عالی ترین مینویسی:) من واقعا داغونه نوشته هاتم:- لات بازی!
منم پای پست شما و چندتا از بچه های دیگه یه دنیا اشک ریختم و خارج شدم.
خیلی حس سخت و درد آوریه!
اما خوب خود کرده را تدبیر نیست.
باهم دیگه قول بدیم امسال واسه خدا واقعا بندگی کنیم و راهمون صدیق ترین باشه و هدفمون راستین.
کلی حرف دل دارم برای زدن،اما زبونم قفل و دستام خشک شدن.
زهرااااا حسابی دلم بارونیه!
ممنونم که اومد و خیلی خوشحالم کردی.
محتاجم به دعات و ما هم التماس دعای ظهور
۲۱ اسفند ۸۹ ، ۲۳:۵۹ میناگر عشق(فلق)
ممنونم که دعا گوم هستی.
زهرا جونم کاش اسمم و ننویسی! حتی تو وب خودت.
ببخشید عزیزم و ممنون.
راستی نگفتی چرا کم مسنجر هستی ها!
دلمون آف و حضور پر رنگتو میخواد
| ز- عین |
مسنجرم میام از کم لطفی منه که یه مدت از شما دوستای گلم دور شدم ... قول که میام ...
۲۲ اسفند ۸۹ ، ۰۰:۳۵ میناگر عشق(فلق)
اااا،ممنونم که بهم معرفی کردی ابجی.
قلم شما نیز.
مرسی که حذف کردی عزیزم.
اختیار دارین،کم سعدتی از بندست خانم.
من معمولا آنم اما پشت پی سی نیستم.
ایشالله قسمت بشه زودتر ببینمت
تو سونامیه دلتون یه جاهم واسه ما بذارین.
دل ما شهر سوخته ای شده برای خودش! یا دهکده ی زیر سد!
میدوستمت زهــــرا

ارسال حاشیه

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">