- خط ِ تیره -

آپلود عکس

مقصود توئــــــی ... 

اطــــلاعیه

بسمه رب الحـ سـ یـ ن

جنبـــش ِ بیــــداری ِ مـُــحــــرم

فقط شـــــــور  ِ حســـــینـی را نـــه

شـــــعور  ِ حســــینــی را نیز دریابــــــــــــــیم

.

.

حـی علی العـــــزا

حـی علی البــــکاء

 

 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

شیعه یعنی کسی که علی را مشایعت کند، یعنی انسان با « لفظ » شیعه نمی شود، با « حرف » شیعه نمی شود، با «حب و علاقه ی فقط» شیعه نمی شود؛ پس با چه چیز شیعه می شود ؟!.. با مشایعت ؛ مشایعت یعنی همراهی. وقتی کسی می رود شما پشت سر و همراه او می رود، این را « مشایعت » می گویند؛ شیعه علی یعنی مشایعت کننده ی عملی ِ علی.

( انسان ِ کامل – شهید استاد مطهری )

.

.

.

بعد از غدیـــر

نوبت پسر  ِ علی است که راهی کربــــلاست

لبـــاس ِ مشکی َت را بپـــوش

شـــال عزایــَ ت را بینـــداز

اصلا ً تا خود عاشــورا

به یــاد ِ لــب ِ تشنه یِ پسر ِ فــاطمه

لب به آب نـــزن

نذر کن نماز ِ باران ببــــارد برای ِ علی ِ اصغر

به یاد ِ مصیبت ِ بی بی زینب

شب را تا به سحـــر مــجیــر بـــخوان

که شاید بـــلا این دفعه از سر ِ حــ ســ یــ نــ ش بگذرد

خیمه ای آتش نگیرد

صورتی نیلی نشود

گوشواره ای کشیده نشود

اما یادت نرود

کوفیان همه دل هاشان با حـ سـ یـ ن بود

و شمشیــــرهاشان علیه ش

پس ببین داری پسر ِ علی را مشایعت میکنی تا کربلا

یا فقط نظاره گری ؟!...

.

.

.

 

پــ . نــ :

مخاطب خاص دارد ... خودم را می گویم ...

گر مرد ِ رهی میان ِ خون باید رفت ...

``````````

``````

```

`

ببار ای بارون

ببار

 

| ز. عین |

حاشیه بر متن  (۳۵)

سلام بر پرچم و علم،سلام بر شعر محتشم،سلام بر محرم...

۰۳ آذر ۹۰ ، ۱۶:۱۷ سیـّــــــدپابرهنــــــــه
سلام
این کوفیان بر سر حسین(ع) چه آوردند...
حال ما می خواهیم با یوسف زهــــرا(س) چه کنیم؟!؟!
دل اگر لایق شود،سر را می ستانند...
التماس دعا(فقط عاقبت بخیری)
یا زهــــــرا(س)

کربلا کوته ترین راه است تا درگاه دوست
با که گویم این ره کوتاه را گم کرده ام!

با که گویم این ره کوتاه را گم کرده ام!
با که گویم این ره کوتاه را گم کرده ام!
با که گویم این ره کوتاه را گم کرده ام!
با که گویم این ره کوتاه را گم کرده ام!
.
.
.
با که گویم این ره کوتاه را گم کرده ام!

التماس دعا
ح س ی ن
و
منتظران نامنتظر. . .
م ح م د
و منتظران...
.
.
اللهم اعرفنی حجتک...

۰۴ آذر ۹۰ ، ۰۲:۱۰ سید محمدرضا
یا ربّ الحسین؛

تو که لامکانی و لازمان!

پس چیست تفسیرِ صاحبُ المکانِ العالی؟

نکند مکان العالی؛

استعاره دارد از زیرِ گلویِ حسین!

۰۴ آذر ۹۰ ، ۰۲:۱۱ سید محمدرضا
می گویند؛ هوا هوای حسین...

می گویم؛ عزا عزای زینب!

بینِ خودمان باشد؛

عزای من و تو اداوار است و کودکانه!

که نه دیده ایم آنچه زینب دید!

نه شناخته ایم حسینی را که زینب شناخت...
۰۴ آذر ۹۰ ، ۰۲:۴۳ سید محمدرضا
یاده شعر سید جواد افتادم

روسیاهم که مرا عاشق تو می دانند
غربتت بس که مرا عاشق تو می خوانند
۰۴ آذر ۹۰ ، ۰۲:۵۱ سید محمدرضا
قبل سفر دل داشت چه چه یتیمی میزد لافی زد که توی کربلا حسابی برایش سنگین تمام شد!
سخن از حزن شد
گفت یادم باشد تل رسیدم حزن را ببینم!
کربلا که رسیدیم بعد از چشم چرانیه دلمان میان حرمین؛
رفقا قصد زیارت دوره داشتند و ما هم با دلی مردد همراهشان شدیم !
نزدیک تل نشده بودیم که دلمان ترمز دستی کشید !
مرکب دلمان، دو سه دوری خورد گرد حسین و چپ کردیم در دست انداز حزن !
لامصب قدم ها تکان نمیخورد !
جام کردیم بدجور !
با دلم دست به یقه شدیم !
همانجا وسط حرم !
گفتم مگر نگفتی اول سفر، یادم باشد حزن را ببینم در تل؟
گفت گل بگیر دهان دلم را البته با تربت !
یکهو طلبکار شد که وعده زیارتش داده ام نه دق مرگ کردن !
راست میگفت بیچاره !
ترسیدم تل را ببیند، باورش شود، روضه گ و د ا ل !
چشمم می افتاد به گنبدش چشمم حیا می کرد
حرف از پله می زنی؟!
۰۴ آذر ۹۰ ، ۰۳:۲۴ سید محمدرضا
علمدار را خوب آمدی!
نظر آخرم ادامه داشت ننوشتمش. خوب شد گفتی!
آخرش این بود:
و این بار هم دست از پا درازتر برگشتیم رو به سوی حرم علمدار و میان بهشت حرمین زمزمه همیشگیمان را سر دادیم که:
میکشی مرا حسین...
میکشی مرا حسین...
میکشی مرا حسین...

و حالا یک روز مانده به شروع بسم اللهِ عشق و عطش؛
هول دارم!
هول!
اگر حزنِ دیدن تل را عباس آرام کرد!
با روضه شبّ دهم چه کنم که عباس نیست!
او می دوید و زینب می دوید و من باید بمیرم!
یا صاحب صبر
باید این روزها کمتر بی ادبی کنم
باید لال بود
لالِ لالِ لال و کمی کور و کمی کر و انکار کرد...
برای کربلا یک مرز بیشتر نیست!
از خود که گذشتی ... به کربلا رسیده ای...
.
.
.
حسرت همه بی کس ها کربلا کربلا...
یا حسیـــــــــــــــــن
نسیمی جان فزا می آید ...

مشایعت می کنی یا نظاره؟!!
مسئله این است.
سلام

کم کم سیاهی علم‌ت دیده می‌شود ...
آثار خیمه‌های غم‌ت دیده می‌شود ....
افتاده سینه‌ام به تپش‌های انتظار ....
از روی تل دل، حرم‌ت دیده می‌شود ...
ده شب اول محرم، مجلس ذکر حسین-علیه السلام- است ...
قدمت روی چشم بانو ...

نفس بده که برایت نفس نفس بزنم
نفس به جز تو نخواهم برای کس بزنم
مرا اسیر خودت کرده ای دعایی کن
که آخرین نفسم را در این قفس بزنم

انشالله که لایق این سفر و زیارت باشم ... چشم شما رو هم یادم میمونه!
سلام و رحمت خداوند بر شما

نبی ِ خدا صلوات الله علیه و آله می فرمود : قلب ِ شکسته محل ِ رحمت خداست ...

عجیب امید دارم دعای ِ شش گوشه ات را ...
دلت کربلایی زهرایم

۰۶ آذر ۹۰ ، ۱۲:۲۹ علیرضا محمدی
نذر کرده بودم، عهد بسته بودم،
که نباشم ...
...
نشد...

عنقای قاف را هوس آشیانه بود
غوغای نینوا همه در ره بهانه بود

جایی که خورده بود می همان جا نهاد سر
دردی کشی که مست شراب شبانه بود

یک باره سوخت ز آتش غیرت هوای عشق
موهوم پرده ای اگر اندر میانه بود

در یک طبق به جلوه جانان نثار کرد
هر در شاهوار کش اندر خزانه بود
صلی الله علی باکین الحسین..

بسم رب حسین





مسیح عشق...



اشکی چکید و روی تو را کشید

اَنا قَتَیلُ عَبَرات به دلــــها کشید



این آسمان که خون تو را گرفت

بر آستان عرش خدا کربلا کشید

.
.
.
.
شعر از سمانه محمدصادقی
-:¦:- -- -:¦:-════════════════---:¦:- -- -:¦:-

اَلسَّلامُ عَلَیکَ

یا ساقی عطشان کَربلا

-:¦:- -- -:¦:-════════════════---:¦:- -- -:¦:-
http://quran-net.mihanblog.com/post/104
-:¦:- -- -:¦:-════════════════---:¦:- -- -:¦:-
پوستر ساقی عطشان
۰۶ آذر ۹۰ ، ۲۳:۰۲ مهرزاد روشن
سلام دوست هنرمندم

آپم و منتظر
دعوتید به خوانش یک غزل

چشمهای آبی بیقرار دخترک
یا نگاه قرمز مرگبار دخترک


کدوم بیت رو بیشتر دوست دارید و چرا ؟
التماس دعا. . .

عالی بود زهرا ....
۰۸ آذر ۹۰ ، ۰۱:۵۱ سید محمدرضا
تمامِ حزن و بغض را، اشک می کند و اشک!

سه واژه ای که وصفِ حالِ سه ساله است

گمانم همین سه تایی است؛

رمز ِ سه گانه ی الشّام، الشّام، الشّامِ زینتِ عابدان؛

مَن ِالّذی اَیتَمَنی؟
۰۸ آذر ۹۰ ، ۰۱:۵۲ سید محمدرضا
شبِ سوم فرق دارد بخدا

طعمِ کوچه ای دارد، بنی هاشم نام ...

بوی زهرا می آید از قامتِ سه ساله...

یا لیتنی کنّا معک،

سنگین است برای مثل ِ منی

بی سر و پایم قبول؛

سپر که می شود باشم برای دردانه مولا...
..حرفی ندارم
فقط گریه
حی علی العزا
حی علی البکا ...
√ سینــه سـپـــر مے ڪنم ڪه اربابمان شدے ؛ اینجــــا همیشـــــه گدا طلبڪـــــار مےشود ...


سلام خواهرم .

چه کرد با دل من این پیامت ...


انشاالله که هستی ... کافیست بخواهی و بخوانیشان !
کمی مراعات کن این دل را که فقط عاشقی بلد است...
۱۰ آذر ۹۰ ، ۲۰:۵۲ ا م ی ر ح س ی ن ن ب ی
السلام علیک

یا رقیه(سلام الله علیها)
-:¦:- — -:¦:-════════════════—:¦:- — -:¦:-
گردید فلک و اله و حیران رقیه
گشته خجل او از رخ تابان رقیه
-:¦:- — -:¦:-════════════════—:¦:- — -:¦:-
http://quran-net.mihanblog.com/post/114
-:¦:- — -:¦:-════════════════—:¦:- — -:¦:-
یا ساقی العطاشی
-:¦:- — -:¦:-════════════════—:¦:- — -:¦:-
سقا شدن و به تشنگان جان دادن

بی‌دست، شدن مشک به دندان دادن

ساقی شدن و دست به مستان دادن

هیهات که شرح عشق نتوان دادن
-:¦:- — -:¦:-════════════════—:¦:- — -:¦:-
http://quran-net.mihanblog.com/post/112
-:¦:- — -:¦:-════════════════—:¦:- — -:¦:-
سلام علیکم
_________________

یا نفس من بعد الحسین هونی

و بعده لا کنت ان تکونی

هذا الحسین شارب المنون

و تشربین بارد المعین

هیهات ما هذا فعال دینی

و لا فعال صادق الیقین
____________________
http://quran-net.mihanblog.com/post/115
____________________
با این پوستر به روزم
...
....
.....



کاش بلاگفا هم دکمه ی لایک داشت تا هنگامی که زبانت قاصر است از کامنت گذاشتن یاری ات می کزد...
میدانم بابا دو بخش است،بخشی در صحرا و بخشی بالای نیزه
اما این که عمو چند بخش است...فقط بابا میداند......
۰۲ دی ۹۰ ، ۱۴:۰۰ - ز ه ر ا -
دلم را پی ِ کدام نخود سیاه بفرستم /وقتی فقط بهانه ی شش گوشه ی تو را گرفته.

ارسال حاشیه

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">