- خط ِ تیره -

آپلود عکس

نَــزن ملعــون

یتیــم  می شویـم  ...

 

نشسته بودم رو به روی پنجره ی ِ هتل ، که گنبد و گلدسته های بارگاه حضرت امیرالمومنین (علیه السلام) را قاب گرفته بود ( + و + ) . از اولین زیارت برگشته بودم . بغض گلومو گرفته بود . برایش پیامک زدم :

 

« کی گفته امام رضا غریبه ، آقامون علی غریبه ... »

 

 

+ دلم تنگ ِ سحرهای حرم ِ آقاست که وقتی از همه اون آدمهایی که خواب بودن میگذشتم و میرسیدم به ضریحی ک کسی دورش نبود / دلم تنگ ایوان طلایی نجف ِ که مقابلش بی دلی روضه مادر خواند برایمان / دلم تنگ ِ آغوش پدری ِ مولاست حتی برای ِ روسیاهی چون من / ای سینه امشب از غمش فریاد کن / یا ابانا ... استغفر لنا ...


+ چیزهای دیگری نوشته بودم / روزی ام این نوشته ها بود ...

+برای ِ درک ِ بهتر ِ این شب ها برای هم دعا کنیم ... و ما ادراک ما لیلة القدر ؟!...

 

 

 

| ز. عین |

حاشیه بر متن  (۲۷)

۱۷ مرداد ۹۱ ، ۰۳:۴۸ - خط ِ تیره -
به زودی کامنت مرتبطی در این مکان به ثبت میرسد !...

| ز- عین |
(وسائل الشیعة/جلد ‏8/صفحه 20)
کاش قدر ِ قدر را بدانیم...
نَــزن ملعــون

یتیــم می شویـم ...

---

بابام علی مظلومه ...

سلام...
منی که همسایه ی آقام نمیدونم قسمتم میشه برم تا قدرو باهم مراسم بگیریم......
نه آقای رئوفمان غریب نیست...
التماس دعا خواهری...
۱۷ مرداد ۹۱ ، ۱۱:۱۶ سید محمدرضا
اگر اذن رویتت دادند در ایوان بابا؛

من یمت یرنی را باید جور دیگر خواند!

آری؛ من یرنی، یمُت !

گفت یعنی خم ابرویش قاتل است؟

گفت؛ الفتنة اشدّ من القتل!

از آن زمان که فتنه چشمت به من رسید؛ ایمن ز شرّ فتنه آخر زمان شدم ...
لیلة القدر عزیز یست بیا دل بتمانیم............

غبطه خودم به تو رفیق......

التماس نور
۱۷ مرداد ۹۱ ، ۱۵:۱۷ همسرآقاسید
التماس دعا تو این شبا...
دلمونو باز هوایی زیارتش کردید...
۱۷ مرداد ۹۱ ، ۱۵:۳۹ گمنام مثل پدرم
در روایتی درباره تعیین شب قدر آمده است:

مقدّرات سال در شب نوزدهم تقدیر می‏شود؛ «قُسِمَ فِیهَا الْأَرْزَاقُ وَ کُتِبَ فِیهَا الاجَالُ وَ خَرَجَ فِیهَا صِکَاکُ الْحَاجِّ»
در شب نوزدهم ارزاق، درآمدها و روزی افراد و همچنین مدت حیات و زندگی آنان تا سال آینده تعیین می‌شود. علاوه بر آن در شب نوزدهم مشخص می‌شود که چه کسانی در آن سال به حج می‏روند.
سپس در شب بیست و یکم آنچه در شب نوزدهم مقدر شده، بر آن ابرام و تأکید می‏شود. این به این معناست که در شب بیست و یکم آنچه در شب نوزدهم تعیین و مقدر شده، قابل تغییر است، آنچه که از شب نوزدهم تا شب بیست و یکم مقدر شده و تغییر یافته، در شب بیست و یکم ثبت شده و در شب و بیست و سوم قطعی، نهایی و امضاء می‏شود. براساس این روایت هر سه شب از شبهای قدر به شمار می‌آیند.


- مستدرک الوسائل ، ج7 ، ص 470 ، باب تعیین لیلة القدر

*********************

سلام // التمــــــاس ِ دعــــــای فراوان ...
لینک روضه حضرت آقا رو گذاشتم...از دستش ندید
اگر دلتان شکست برای من هم دعایی کنید
سلام
من نمیدونم غصه کدوم دلتنگیو بخورم... مشهد... نجف... کربلا... خدااااااا
من عاشق نجف و ایوان طلام... خیلی با ابهته...

عزیزم توام ما رو خیلی دعا کن...
سلام
دلمو بردی به روز آخر زیارتمون تو نجف مقابل ایوون طلایی نجف...
آخ.............
التماس دعا رفیق خوب
امشب مارو از دعای خیرت فراموش نکنی.
یاعلی مدد
۱۷ مرداد ۹۱ ، ۲۳:۱۲ نای دل فقط آه
غربت در عین عظمت را فقط بچه شیعه می تواند در نجف درک کند...
تلالو نور در ایوان طلا و هزاران درد دیگر را نیز،نیز...
گر عاشقان در مزار یکدیگرند،پس مادری نیر آنجاست
سلام خواهری....

معبــــــ و من "العفو"
هنوز بسیار راه دارم تا فهمیدن حقش، چه رسد به ادای آن ...
۱۸ مرداد ۹۱ ، ۱۹:۲۳ عابر پیاده
دعا بدون علی قابل اجابت نیست...
که مهر اصل اجابت به هر دعاست علی...
مدد ز غیر تو ننگ است... یا علی مددی...
التماس دعا ؛
این شب ها،

فکر می کنم

یتیم تر از ما هم هست؟

آهــــــــــــــ

التماس دعا
مدتی است که ترسم از لحظه ی جان دادن فزونی یافته ...
درست از زمانی که فهمیدم او می آید و به چشمانم خیره می شود...
اگرچه دیدار او خوش سعادتی است... لیک درآن لحظه فقط برای سبک بالان
...
غمین تر می شوم بر مردنم
وقتی که او می آید با فرق دوتایش ، با ذوالفقارش ، با استخوان بیست وپنج ساله ی در گلویش و من...
سخت جان کندنم را سخت مردنم را سر او فریاد می کشم...
غمین می شوم بر مردنم
وا مصیبتا

...............

به مسجد من هم سری بزن
با وضو !
بسم الله
آهای صاحب انگشتر! دلم چه خوش شده حالا که
به دست‌های تو بخشیدند کلید آتش و جنت را
علی پرست گناهش چیست؟ که تو شبیه خدا هستی
چرا که آینه هم اینقدر نشان نداده شباهت را

التماس دعا
دعا می کنم زود تر بروی تا ... تا انقدر آه برای پریدن نکشی ...

برای همه دعا کنید در این شب ها ... حتی مسلمانانی که نمی شناسیدشان ...
به ذره گر نظر لطف بوتراب کند
به آسمان رود و کار آفتاب کند
دعام کن...
از اذان نماز صبحهای حرم آقا و صفاشو و خلوتش شنیدم
جوری که دلم آتیش گرفته !

همسایه مارو دعا کن محتاجیم و دست خالی ...
۲۱ مرداد ۹۱ ، ۰۰:۰۷ منزل مرصاد
حرف دلمو نوشتی ها
گونه هام خیس شد ...
باید ببخشی که من فقط "التماس"هامو اینجا میارم
خودت بد عادت‌م کردی رفیق!
سلام عزیزم
اومدم بگم زیاد تلاش نکن برای این م.س (پیوند دو گانه) اسم انتخاب کنی چون هر چی بگی یه چیزی میگه! اصلش حرف آقا سید و همسرشون بیشتر برو داره!
دعوتید...به شنیدن حرف های آینه

ارسال حاشیه

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">