یک سال ِ پیش - یک سال ِ قمری ِ پیش – درست همین ساعت ها رسیدیم نجف . [ فلاش بَک:بعد ِ زیارت نشسته ام کنار پنجره و گنبد طلایی اش مهمان چشمانم شده ... یاابانا ... بابا ...] . بابا اسمس داده بود بعد از ظهری : « روز ِ دختر مبارک انشالله حضرت ِ زینب شفیعتان باشد .» باید دختر باشی که بدانی بعضی وقت ها نیازمند بودن ِ پدرت هستی . خودمو لوس میکنم . : « ممنون باباجون . زودی بیاین کادوی مارو بدین :دی . بابا یادتونه پارسال یک همچین شبی رسیدیم نجف ... » [فلاش بَک: گیر دادم به مامان بابا که من کادوی ِ روز ِ دختر میخام . هردوشون میگن چی از این بهتر بهت بدیم که الان اومدی این سفر؟! (واقعا چه چیزی بهتر از اون سفرم) ...] نشستم دارم نوشته های بابا رو تایپ می کنم . بعد اون اسمس که انگار خودم میدونستم ، مصمم ترم و البته با بغض ِ بیشتر . بابا نوشته است : « .. و شاید هم اصلا ً نتوان نامی بر آن نهاد بلکه بازبینی ِ تاریخ ، شاهد همیشگی بلی گویان عالم الست است که اگر بر پیمان خود خون نداده اند ، خون دل خوردن حداقل غرامت دلداگی شان است... » خون ِ دل میخوری ، خون دل میخوری ، خون دل میخوری ...من به فدای ِ دلت ... فقط کاری که از دستم بر می آید این است که الهی عظم البلاء را بلندتر بخوانم پر اشک تر بخوانم . تازگی ها بیشتر میفهمم که قبلا چقدر الکی میخوندم این دعا رو . چقدر آمدنش را نیاز داریم که بابا می گوید پیروزی ِ حق نزدیک است. [ فلاش بَک: حرم ِ امیر المومنین انگاری که میدانم درست ترین جاست که باید برایش دعا کنم انگاری که میدانم این مرد میداند همه آنهایی که این سال ها در دلم انباشته شده است . تو دلم به آقا میگم شما که خوب میفهمید که اگر یک مردی ... ] بابا زنگ زده . تا صداشو میشنوم ، صدام از بغض میلرزه خیلی سخت کنترلش میکنم ولی دوست داشتم با همه حرفای بابا و توصیه هاش به صبوری گریه کنم . آخرم خودش میخندونتم . و دیگر میدانم خون دل خوردن حداقل غرامت دلداگی شان است... راستی داشتم میگفتم یک سال ِ پیش - یک سال ِ قمری ِ پیش – درست همین ساعت ها رسیدیم نجف ...
+ امام جعفر صادق ، رئیس مکتبمان فرموده است :
خداوند حرمی دارد که مکهاست .پیامبر حرمی دارد و آن مدینهاست و حضرت علی حرمی دارد و آن کوفهاست و قم کوفه کوچک است که از ۸ درب بهشت سه درب آن به قم باز میشود - زنی از فرزندان من در قم از دنیا میرود که اسمش فاطمه دختر موسی است و به شفاعت او همه شیعیان من وارد بهشت میشوند . | اللهم ارزقنا ... |
| بحار ج ۴۸ صفحه ۳۰7 |
+علی ابن موسی الرضا ، انیس دل هایمان فرموده اند :
هرکس نتواند به زیارت من بیاید، برادرم را در ری یا خواهرم را درقم زیارت کند که ثواب زیارت مرا در مییابد .
| زبدة التصانیف، ج ۶، ص ۱۵۹، به نقل از کریمه اهل بیت، ص3 |
+ میلاد ِ بانوی ِ شهر قم و همشیره ی ِ امام رضامون و روز دختر مبارک : )
+ خیلی التماس دعا ...
التیام از امام میخواهم
السلام علیک یا ساقی
من علیک السلام میخواهم ...